بیانات سلاله الزهرا حاج سیدعلی آقا آیت اللهی در بیست و دومین سالگرد ارتحال آیت الله آیت اللهی

ساخت وبلاگ

سلاله پاکان: به گزارش روابط عمومی کانون فرهنگی هنری سلاله پاکان- مرکز حفظ، تنظیم و نشر آثار آیت'>آیت'>آیت الله آیت اللهی'>اللهی همزمان با شب شهادت رییس مذهب تشیع حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مراسم عزاداری آن امام همام به همراه مراسم بیست و دومین سالگرد ارتحال ملکوتی آیت الله حاج سید حسین آیت اللهی امام جمعه فقید ولایی و انقلابی جهرم و چهلمین روز درگذشت حاجیه خانم فاطمه السادات نسابه بانوی انقلابی و همسر مکرمه آن عالم جلیل القدر در حسینیه آیت الله آیت اللهی جهرم برگزار شد .

در این برنامه معنوی که با حضور جمع زیادی از محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و ارادتمندان بیت جلیل القدر آیت اللهی برگزار شد سلاله الزهرا حاج سیدعلی آقا آیت اللهی به سخنرانی پرداخت.
حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی آقا آیت اللهی در ابتدای سخنان خود ضمن عرض تسلیت فرارسیدن سالروز شهادت رییس مذهب تشیع حضرت امام جعفر صادق علیه السلام با اشاره به آیات ۸۳ و ۸۴ سوره صافات «وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ ، إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» به شرح و تفسیر این آیات نورانی پرداخت.
ایشان افزود: آنچه از تفاسیر اهل بیت استفاده مى‌شود ضمیر در (شیعته) راجع است به حضرت على ابن ابى طالب علیه السلام، چنانچه على بن ابراهیم قمى (رحمه اللّه) از حضرت باقر علیه السلام فرمود: لیهنّئکم الاسم، قیل: و ما هو؟ قال:

الشیعة، قیل انّ الناس یعیّروننا بذلک قال: الم تسمع قول اللّه: «و انّ من شیعته لابراهیم»: گوارا باشد بر شما اسم. عرض شد: کدام اسم؟ فرمود: لفظ شیعه.
عرض شد: مردم سرزنش کنند ما را به این اسم؟ فرمود: مگر نشنیدى قول خداوند را که (و ان من شیعته لابراهیم).
ایشان افزودند پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) فرمودند : یا علی انت و شیعتک هم الفائزون.

ایشان در ادامه بحث خود به حدیث لوح اشاره فرمودند :
حدیث لوح مشهور که از طریق جابر بن عبدالله انصاری نقل شده، چنین است: امام صادق(ع) نقل می‌کند که روزی پدرم از جابر انصاری خواست ماجرای مشاهده لوحی که در دست جده‌اش حضرت فاطمه سلام الله علیها بود، و مطالب مکتوب در لوح را برای او بازگو کند. جابر گفت: روزی در ایام حیات رسول الله(صلی الله علیه و آله) مادرت فاطمه(س) را ملاقات کردم تا ولادت امام حسین علیه السلام را به او تبریک بگویم که در دستان آن بانوی بزرگ، لوح سبز رنگی دیدم که گمان کردم زمرّد است؛ در آن لوح، کتاب سفیدی را که به درخشندگی خورشید بود مشاهده کردم. به آن حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو باد! این لوح چیست؟ فاطمه(س) فرمود: «این لوحی است که خداوند ـ عزوجل ـ آن را به رسولش محمد مصطفی(ص) اهدا نمود. در این لوح نام پدر و همسر و فرزندانم و نام اوصیا و امامانی که از نسل فرزندانم هستند ذکر شده است. پدرم آن را به من بخشیده است تا با نگاه کردن به آن دلم شاد شود». سپس مادرت فاطمه(س) آن لوح را در اختیار من قرار داد. من آنچه در لوح نوشته شده بود خواندم و نسخه‌ای از روی آن نوشتم. جابر صحیفه‌ای از پوست نازک آورد، آن را گشود و به رؤیت پدرم رسانید. پدرم به جابر فرمود: جابر! حال به صحیفه‌ای که در نزد توست بنگر تا برای تو از حفظ بخوانم. جابر به نسخه‌ای که در دستش بود، نگریست و پدرم تمام مطالب صحیفه را از حفظ برای جابر خواند. سوگند به خدا حرفی از کلام امام با حرفی از صحیفه‌ای که در دست جابر بود مخالف نبود. پس از آنکه قرائت امام به پایان رسید جابر گفت: خدای بزرگ را شاهد می‌گیرم که آنچه در صحیفه نزد فاطمه(س) دیدم همین بود که شما خواندید.

وی افزود: وقتی عبارت الهی در این لوح شریف راجع به حضرت صادق علیه السلام می رسد، عبارت این است:

«سَیهْلِک الْمُرْتَابُونَ فِی جَعْفَرٍ الرَّادُّ عَلَیهِ کالرَّادِّ عَلَی حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأُکرِمَنَّ مَثْوَی جَعْفَرٍ وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِی أَشْیاعِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِیائِهِ» (بزودی تردید کنندگان [در حقانیت] جعفربن محمد هلاک خواهند شد؛ هرکس او را رد کند، گویی مرا رد کرده است. سخن حق از من است: سوگند می‌ خورم که جایگاه جعفر بن محمد [و هر آن که بر او ایمان آورد] را گرامی بدارم؛ محبت و عشق به او را در دل دوستان، شیعیان، پیروان و یارانش قرار خواهم داد.

سیدعلی آیت اللهی افزود: افتخار پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام این است که آنان را شیعه جعفری می نامند.

این استاد حوزه با اشاره به آیه ۶۹ سوره اعراف «...فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ،پس انواع نعمتهای خدا را به یاد آرید، شاید که رستگار شوید.، به بحث پیرامون بزرگترین نعمت خدا بر خلق پرداختند و با بیان اینکه وجوب عقلی شناخت خدا، متوقف بر شناخت نعمت هاست افزودند اولین واجب عقلی، وجوب شکر منعم است.

ایشان با بیان روایتی از امام صادق علیه السلام «عَنْ أَبِي يُوسُفَ الْبَزَّازِ قَالَ: تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذِهِ الْآيَةَ- فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ  قَالَ أَ تَدْرِي مَا آلَاءُ اللَّهِ قُلْتُ لَا قَالَ هِيَ أَعْظَمُ نِعَمِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هِيَ وَلَايَتُنَا.» ،فرمود: ميدانى نعمتهاى خدا چيست؟ عرض كردم: نه، فرمود: مقصود بزرگترين نعمتهاى خداست بر خلقش و آن ولايت ماست، افزودند: بزرگترین نعمت خدا بر آنچه خلق کرده است ولایت اهل بیت علیهم السلام است .

ایشان آیه اکمال دین و اتمام نعمت ، «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» ، امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برایتان [به عنوان] آیین برگزیدم، را باعث تطابق فرمایش قرآن ناطق و قرآن صامت دانستند .
یادگار امام جمعه فقید جهرم با اشاره به آیه ۲۶۹ سوره بقره، « يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»، (خدا) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌دهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمی‌کنند، و) متذکر نمی‌گردند، به روایت دیگری از امام صادق علیه السلام اشاره نمودند که می فرماید :
و قد سألَهُ أبو بصيرٍ عن قولِ اللّه ِ : «و مَن يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَد اُوتيَ خَيرا كَثيرا» ـ : هِي طاعَةُ اللّه ِ و مَعرِفَةُ الإمامِ .
ایشان افزودند: امام چون تجلی الهی است، معرفت به ذات او محال است لذا معرفت به فعل او باید محقق گردد.

این استاد حوزه علمیه در قسمت دیگر سخنان خود با اشاره به روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام،«نَحْنُ وَ اَللَّهِ نِعْمَةُ اَللَّهِ اَلَّتِي أَنْعَمَ اَللَّهُ بِهَا عَلَى عِبَادِهِ، وَ بِنَا فَازَ مَنْ فَازَ»،  «به خدا قسم! ما همان نعمت خدا هستیم که او بر بندگانش ارزانی داشته، هرکس رستگار گردیده به‌وسیله‌ی ما رستگار شده است»، یاد و خاطره سال ها مجاهدت آیت الله حاج سید حسین آیت اللهی در شرح و تفسیر زیارت پرفیض جامعه کبیره را گرامی داشتند و این زیارت را در معرفت به بزرگترین نعمت الهی بسیار پراهمیت دانستند و و ضمن قرائت جملاتی از این زیارت نورانی به شرح عباراتی از آن پرداختند.
«السَّلامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدَی، وَمَصابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ التُّقَی، وَذَوِی النُّهَی وَأُولِی الْحِجَی، وَکهْفِ الْوَرَی، وَوَرَثَةِ الْأَنْبِیاءِ، وَالْمَثَلِ الْأَعْلَی، وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنَی، وَحُجَجِ اللّهِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَالْأُولَی، وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.»
ایشان افزودند: امام هادی علیه السلام اهل بیت را پیشوای هدایت، چراغ های شب های تار، پرچمداران تقوا و پارسایی، صاحبان خرد و دانایی، پناه خلق، وارثان جمیع انبیا ، بهترین نمونه های مثل برای خدا، صاحب دعوت نیکوتر و حجج الهی بر اهل دنیا و آخرت دانستند.
حاج سیدعلی آقا آیت اللهی سپس به شرح و تفسیر عبارت «کهف الوری» پرداختند و با قرائت آیه ۱۶ سوره کهف «فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا»، باید به غار کوه گریخته و پنهان شوید تا خدا از رحمت خود به شما گشایش و توسعه بخشد و اسباب کار شما را با (روزی حلال و) آسایش مهیّا سازد، به کلام خضر نبی در هنگام شهادت امیرمومنان(ع) اشاره کردند که فرمود : «کنت للمؤمنین کهفا وحصنا».

این استاد حوزه علمیه اهل بیت پیامبر علیهم السلام را نقطه آرامش و پناه خلق در حوادث روزگار و پناهگاه خلایق در دین و آخرت و دنیا دانستند.

یادگار امام جمعه فقید جهرم این نکته را از سیره قطعی اهل بیت دانستند که در برابر ظلم به خلایق ، پناه خلق بودند و به بیان روایتی در این باره پرداختند.
امیرالمومنین علیه السلام در قسمتی از خطبه ۳۷ نهج البلاغه می فرمایند :
«الذَّلِيلُ عِنْدِي عَزِيزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ ، وَ الْقَوِيُّ عِنْدِي ضَعِيفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ»، ضعيف در نزدم عزيز است تا حقّش را از ظالم بگيرم، و قوى نزدم ناتوان است تا حق مظلوم را از وى بستانم.

ایشان در بیان نمونه دیگری از  پناهگاه بودن اهل بیت به صلح نامه امام حسن مجتبی علیه السلام اشاره کردند که در آن به حفظ دماء اهالی عراق و شام و حجاز ، از هر نژادی، و عدم تعرض و عدم تعقیب اشاره شده است .

ایشان افزودند: امام حسین(علیه السلام) در خطبه اى با صراحت هدف از تلاش و تکاپوى خویش را چنین بیان مى کند:
«اَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنافُساً فِی سُلْطان، وَ لا التماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لکِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الاِصْلاحَ فِی بِلادِکَ، وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ»; (خداوندا! تو مى دانى که آنچه از ما (در طریق تلاش براى بسیج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و یا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلکه هدف ما آن است که نشانه هاى دین تو را آشکار سازیم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا کنیم تا بندگان مظلومت آسوده باشند).

سیدعلی آیت اللهی با اشاره به اینکه تمام اهل بیت طعم تهدید، زندان و شهادت را چشیده اند به ملجأ و پناهگاه بودن این حضرات حتی برای مخالفانشان ، نظیر لطف امام صادق علیه السلام به مجوسی تشنه ، اشاره نمودند.
ایشان در ادامه با اشاره به اینکه اهل بیت علیهم السلام وسیع ترین پناهگاه خلق هستند، از دوران غیبت به عنوان دوران تلخ کم‌کردن پناهگاه امن یاد کردند و افزودند: اوج رأفت و رحمت اهل بیت، ایجاد مکتب تربیتی کسانی است که در دوران غیبت ، در حد خودشان، پناهگاه امن جامعه شده باشند.
ایشان با بیان اینکه مکتب جعفری، مکتب انسانیت و رحمت است افزودند: مکتب جعفری ، صرف علم آموزی نیست بلکه مکتب تربیت شاگردانی است که کفایت ایتام آل محمد (ع) نمایند.

حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی آقا آیت اللهی در قسمت دیگر سخنان خود به بیست و دومین سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله حاج سیدحسین آیت اللهی(ره) و نقش ارزنده این عالم ربانی در شاگردی مکتب امام صادق علیه السلام اشاره نمودند و ضمن توجه به عشق وافر ایشان به انقلاب و نظام و رهبری معظم انقلاب به نقش ایشان در پیروزی انقلاب اسلامی و همراهی با نهضت رهبر کبیر انقلاب اسلامی از سال 1342 افزودند: علاقه و صمیمیت متقابل حضرت آقا و مقام معظم رهبری مدظله العالی بسیار زیاد بود به طوری که رهبر انقلاب به اسم «آقای حسین آقا» با حضرت آقا سخن می گفت و چون حضرت آقا از ارکان انقلاب اسلامی بود هیچ وقت در دفاع از این انقلاب و نظام کوتاهی نکرد.

ایشان افزود:آنچه آقا را ، آقای حسین آقا کرد تا مردم به او محبت و علاقه داشته باشند طولانی شدن نام او درعنوان و استفاده از الفاظ مختلف به همراه نام او نبود و همه می دانید که او همیشه از این الفاظ دوری می کرد. آنچه او را آقای حسین آقا کرد نوشتن کتاب های متعدد برای مطرح شدن و ... نبود. بلکه آنچه او را مطرح کرد این بود که او خود را شاگرد مکتب امام صادق(ع) می دانست و همواره ملجا و پناهگاه امن مردم در خطرات و مشکلات بود.

یادگار امام جمعه فقید جهرم افزود: دفاع از قشر ضعیف و متوسط جامعه از خصوصیات ارزنده او بود و برای احقاق حق آنان از صدر تا ذیل مملکت را می کوبید چرا که از نهج البلاغه آموخته بود که خداوند از علما و دانایان پیمان گرفته است که «ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ» ، در برابر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم ساکت نباشند ، و ایشان این را تقوا می دانست.

ایشان افزود: وقتی اوضاع اقتصادی به هم می ریخت چه کسی در این شهر فریاد می زد و می خروشید؟ او تنها فریاد نمی زد بلکه مسئولین را به صلّابه می کشید. (نه مسئولان جهرم را چون این ها مه سیاست گزار هستند و نه تاثیرگزار).

این استاد حوزه به اوضاع اقتصادی جامعه گریزی زد و افزود : آیا ما برای این انقلاب کردیم؟ برای این هرج و مرج اقتصادی که امروزه در جامعه ماست ؟ برای اینکه فقیر، فقیرتر و غنی، غنی تر باشد؟ برای اینکه کسی نداند فردا چه می شود و قیمت ها به کجا خواهد رسید؟ آیا انقلاب ما برای این بود؟

یادگار امام جمعه فقید جهرم افزود: آقا پناهگاه بود و با تمام احترام هایی که برای شخصیت های نظام قائل بود، با تمام وجود فریاد می زد.  خودش رکن انقلاب بود و می فرمود کسی به من نمی تواند ضد انقلاب بگوید.

ایشان با طرح سوالی که «آیا حفظ نظام یعنی آن هایی که پناهگاه مردم هستند، فریاد مردم نزنند؟ و آیا این حفظ نظام است و تضعیف نظام نیست؟» افزود: کوته فکران چه می فهمند تضعیف نظام و حفظ نظام چیست ؟ تضعیف نظام این است که مشکلات باشد و همه سکوت کنند. مردم اگر پناهگاه نداشته باشند، اگر آقایی نداشته باشند که حرفشان را بزند، اگر آقایی نباشد که خطبه هایش برای یک گرانی ، صدر تا ذیل مملکت را به صلّابه نکشد، خب این مردم چه کنند؟ بی پناه کهمی شوند خودشان به میدان می آیند . آیا آن موقع می توانید مردم را جمع کنید؟ این حرف ها تقویت نظام است . واقعا حال آقا وقتی حال دیگران دگرگون بود، دگرگون بود.

ایشان افزودند: در مورد ارادتی که آقا به رهبر معظم انقلاب و ارادتی که رهبر معظم انقلاب به آقا داشت همه می دانید. رهبری همیشه ایشان را به اسم کوچک، آقای حسین آقا، و بدون هیچ الفاظی و با اینقدر ملاطفت و مهربانی صدا می زد.

ایشان افزود: اوایل دوران سازندگی، دوران ریاست جمهوری مرحوم آقای رفسنجانی،  طرح افزایش پلکانی قیمت های آب و برق به مجلس شورای اسلامی رفته بود . خیلی ها از این طرح به خاطر فشاری که به مردم می آمد ناراحت بودند. آقا بلند شد و به تهران رفت . بنده با آقا بودم . به محضر مقام معظم رهبری رفتیم. رهبر معظم انقلاب خیلی به حضرت آقا احترام و ملاطفت کرد و احوال پرسی نمود. عین فرمایش ایشان این بود و فرمودند: «آقای آیت اللهی حالتون چطوره؟» . آقا این جواب را داد و فرمود :«آقا حال ما وقتی این مردم چنین در مضیقه هستند ، چگونه خوب باشد؟». رهبری فرمود: مضیقه چی؟ . آقا جواب داد: این ها آب و برق را گران کرده اند. مقام معظم رهبری فرمود: مجلس و دولت به من تضمین داده اند که این طرح به ضعفا فشار نمی آورد. آقا فرمود: آقا بی خود گفته اند. خانواده های شهید و مستضعفین به من مراجعه می کنند. رهبری فرمود : من قطعا پیگیری می کنم.

ایشان افزود: بعد از آن چندین بازرس از ریاست جمهوری ، از مجلس و ... فرستادند تا بررسی کنند چرا در جهرم چنین است . خب، شما می بینید یک نفر که پناه مردم است فریاد می زند و مردم برای اینکه یک نفر حرفشان را می زند خوشحال می شوند. {امروزه} چرا آن هایی که به مسئولین دسترسی دارند نمی گویند؟ اهل بیت پناهگاه مردم بودند و آقا، در حد خودش، پناهگاه مردم بود. و امام صادق(ع) این گونه یادشان داده بود که می خروشیدند و فریاد می زدند.

یادگار امام جمعه فقید جهرم در بیان مصداقی فرمایشات خود مبنی بر اینکه شاگردان مکتب امام صادق(ع) پناهگاه مردم هستند به ذکر چند خاطره درس آموز دیگر از مرحوم آیت الله حاج سیدحسین آیت اللهی پرداخت.

ایشان افزود: یکی از روسای جمهور که به جهرم آمد، باز آقا در همان مدت کوتاهی که ایشان در جهرم بود به او اعتراضاتی داشت. ایشان فرمود: آقای آیت اللهی این وزرای من جرات نمی کنند پایشان را در جهرم بگذارند. به هر شهری که می روند با یک سری از هدایا برمی گردند اما به جهرم که می آیند با انبوه انتقادات شما برمی گردند. آقا فرمود: این وظیفه من است . مسئول از تهران بیاید هدیه هم بدهیم برود؟ نباید او را به خانه فلان بیچاره، بدبخت و مستضعف بفرستم؟

ایشان افزود: رئیس بنیاد شهید کل کشور به جهرم آمده بود. صبح آمده بود و ظهر می خواست برگردد. آقا با فریاد فرمود: کجا می خواهی بروی؟ شما چند تا خانواده شهید دیده ای کهم ی خواهی بروی؟ رئیس بنیاد شهید گفت: آقا من به حرف شما هستم. آقا گفت: باید به خانه این شهید، اون شهید و ... بروی تا بدانی وضعشان چطور است. او هم گفت: چشم.

یادگار امام جمعه فقید جهرم افزود: این مسئولین، در برابر فریاد حق طلبی مرحوم حضرت آقا، مثل بید هم می لرزیدند و می ترسیدند.

ایشان افزود: اگر این پناهگاه ها در جامعه نباشند، آن موقع فاجعه است و آن موقع زمانی است که دیگر کسی نمی تواند آن را جمع کند.

 

حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی آقا آیت اللهی در قسمت دیگر سخنان خود به دو شرط اساسی برای پناهگاه مردم بودن اشاره نمود.

ایشان افزود: در مکتب امام صادق(ع) کسی که می خواهد پناه مردم باشد باید این دو ویژگی را داشته باشد: اول شجاعت و نترسیدن و بعد زهد و نخواستن دنیا.

یادگار امام جمعه فقید جهرم با بیان اینکه وقتی در مورد حضرت آقا، آیت الله حاج سیدحسین آیت اللهی، سخن می گوییم نمی خواهیم اسطوره سازی کنیم ، آقا در حد بشری خودش و در حد توان خودش پناهگاه مردم بود و قطعا کاستی هایی هم بوده است افزود: مرحوم آقا پناهگاه مردم بود و درد مردم را فریاد می زد طوری که رئیس جمهور مملکت ، در ماجرای آن همه گرانی ، روزی چند دفعه تماس می گرفت که آقای آیت اللهی چه خبر است؟ در خطبه نماز جمعه تو چه خبر است؟ و حضرت آقا در جواب او همین فرمایش حضرت علی(ع) در نهج البلاغه را می گفت که : « ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ» .

ایشان افزود: ما از آقا عنصر سومی دیدیم که ایشان در این دو عنصر شجاعت و زهد دلش به او گرم بود.  اینکه انسان پناهگاه باشد سخت است . پناهگاه تیر و ترکش دارد. پناهگاه این است که شما باید تمام دردها را به جان خودت بخری ولی نگذاری این درد به کسی که به تو پناه آورده است نرسد. این گونه افرادی که پناهگاه مردم هستند نمی توانند عادی زندگی کنند و زندگی بسیار سختی خواهند داشت. چنین افرادی اگر یک خانواده همراه نداشته باشند، اگر یک همسر همتراز نداشته باشند قطعا زمین می خورند.

این کارشناس مذهبی در ادامه مباحث خود با گریز به تاریخ اسلام به مصداق هایی از نقش خانواده در راه موفقیت یا شقاوت افراد اشاره نمود.

ایشان افزود: ما در حادثه عاشورا وقتی نگاه می کنیم نقش خانواده ها در همراهی مردان خیلی روشن است. وقتی حضرت مسلم(ع) بر علیه ابن زیاد قیام کرد این قضیه روشن است. وقتی حضرت مسلم بر علیه ابن زیاد قیام کرد هشت هزار نفر پشت سرش بودند اما وقتی هنگام شب نماز عشا را در مسجد کوفه خواند هیچکس پشت سرش نبود.

ایشان افزود:  در تمام کتاب های مقاتل می نویسند زنان کوفه در دو طرف کوچه ایستاده بودند، مردانشان را می کشیدند و می گفتند بیایید ما طاقت نداریم که ابن زیاد خانه هایمان را خراب کند. ما طاقت نداریم ابن زیاد بچه هایمان را یتیم کند . ما طاقت نداریم ابن زیاد مال و اموالمان را غارت کند. مردانشان را بردند و حضرت مسلم تنها شد. مردان بدی نبودند اما شرکای زندگیشان آن ها را بدبخت کردند.

ایشان افزود: اما یک شهید دیگری هم در کربلا بود که در ابتدا خودش نمی خواست به یاری امام حسین(ع) برود اما زنش توی سرش زد، یعنی او را سرزنش کرد، و مجبور کرد که به یاری امام حسین(ع) برود و او در کربلا شهید شد.

ایشان افزود: حبیب بن مظاهر شخص کوچکی نبود. به کربلا رفته اید؟ همه شهدا زیر پای امام حسین(ع) دفن هستند . حبیب قبرش کجاست؟ حتما دیده اید که یک ضریح جدا دارد. حبیب فرمانده جناح راست لشکر امام حسین(ع) ، وزنه لشکر و بزرگ اصحاب امام حسین(ع) بود. این حبیب بن مظاهر کوفه بود. وقتی امام حسین(ع) به کربلا رسید پیکی به خانه حبیب فرستاد. حبیب داشت غذا می خورد . پیک نامه ای آورد که ابتدایش این بود: «من الحسین بن علی بن ابی طالب الی حبیب بن المظاهر» ، نامه ای است از طرف حسین بن علی بن ابی طالب به حبیب بن مظاهر. حبیب من به کربلا آمده ام اگر می خواهی نصرتم کنی به کربلا بیا. حبیب که داشت غذا می خورد لقمه از دستش افتاد. همسرش گفت چرا غذا نمی خوری؟ گفت نامه حسین بن علی آمده است. گفت می خواهی چه کار کنی؟ به کمک حسین بن علی می روی یا نمی روی؟ گفت رفتن به کمک امام حسین(ع) سخت است، شهادت دارد، درد دارد، در به دری دارد. زنش به حبیب گفت: « و قالت: انسیت کلام جدّه فی حقّه و اخیه الحسن حیث یقول: ولدای هذان سیدا شباب الجنّة» . حبیب! خجالت نمی کشی سرور جوانان بهشت به تو نامه نوشته است و تو مردد هستی؟ حبیب گفت اگر من بروم شهادتم قطعی است . از خودم نمی ترسم. ابن زیاد خانه مرا خراب می کند، ممکن است شما را اسیر کند و زندان کند. زنش گفت مگر خون ما از خون حضرت زینب(س) رنگین تر است؟ هر چه حضرت زینب کشید، ما هم می کشیم. بلند شو برو . خجالت بکش.

ایشان افزود: حبیب رفت شد حبیب. همسرش وقتی که حبیب می خواست برود به او گفت : حبیب اگر رفتی فقط یک وصیت دارم. پای امام حسین(ع) را ببوس بگو به نیابت از همسرم بوسیدم. حبیب ، به امام حسین(ع) پیوست و شهید شد و هشت هزار نفر از لشکر حضرت مسلم(ع) روسیاه شدند چون شریک همراه نداشتند.

ایشان افزود: اگر آیت الله آیت اللهی در حد خودش پناه مردم بود و شجاعت داشت به این خاطر بود که در خانه شریکی داشت که اگر شجاعتش بیشتر از آقا نبود کمتر هم نبود.

ایشان افزود : حضرت آقا در زمان شاه زندان های بسیاری رفت و خانواده اش در به دری های زیادی متحمل شدند. بیست روز بعد از آنکه همسر حضرت آقا و مادر ما وضع حمل کرده بود و یک دو قلو داشت ، در سرمای سرد زمستان به خانه اش می ریزند و همسرش را دستگیر می کنند و می برند. این بانو در حالی که باید این بچه ها را روی دست ببرد از جهرم به شیراز می رود. بیست روز ، یک ماه ، به این زندان و آن زندان، به این اداره امنیت و آن اداره سر می زند و می گوید فقط به من بگویید شوهر من زنده هست یا نیست؟

ایشان افزود: مادر ما یک بار هم به روی شوهرش نیاورد که من این کارها را کرده ام. من همیشه به ایشان می گفتم شما به آقا هم گفتید که این همه سختی کشیدید؟ می گفت نه . گفتم خب چرا؟ گفت چون ممکن بود سُست بشود.

یادگار امام جمعه فقید جهرم افزود: مردم بدانید اگر عده ای پناه شما مردم شدند کسی را داشتند که دلشان به او خوش بود. اگر به خاطر شما زندان می رفتند، شکنجه می شدند، درد می کشیدند، هزار بدبختی می کشیدند و ... چون مطمئن بودند که در خانه پناهی دارند. بانویی که با 4 تا بچه ، به این زندان و آن زندان برود، درد و رنج و بیماری تمام وجودش را فرابگیرد اما حتی یک مرتبه به همسرش نگوید.

ایشان افزودند: شما می دانید که در تمام نظام های دیکتاتوریاین طور است که وقتی یک نفر زندانی سیاسی می شود تنها خودش به زندان نمی رود و آنها بیشترین فشار را روی خانواده اش می گذارند تا آن مقاومتش بشکند. مادر ما می گفت به زندان اطلاعات و امنیت ساواک شیراز رفتیم . قبل از ملاقات با حضرت آقا ، آن مامور به من گفت که شما زن ها باید مردانتان را کنترل کنید . چرا این کارها را انجام نمی دهید و او را آرام نمی کنید؟ این شوهر شما باید در مورد نماز و روزه بگوید . چه کار دارد که پا در کفش حاکمیت و حکومت کرده است؟ مادر ما می گفت گفتم همان طوری که خدا در قرآن بحث نماز و روزه کرده است در مورد جهاد هم بحث کرده است. مادر می گفت: آن افسر اطلاعاتی، با شنیدن این جمله، پرونده آقا را زمین زد و گفت ما را بگو داریم به شما فشار می آوریم به مردتان بگویید . انگار خودتان از او سرسخت تر هستید.

این استاد حوزه با بیان مجدد اینکه اگر کسی می خواهد پناهگاه باشد باید یک پناه مطمئنی برای خودش در شجاعت داشته باشد افزود: خود مادرم می گفت گاهی که از ملاقات حضرت آقا با توبوس برمی گشتیم ماشینی در این شهر ما را سوار نمی کرد. می گفتند این ها خانواده زندانی سیاسی هستند. با چهار، پنج تا بچه قد و نیم قد از چهارراه پارکینگ، که آن زمان اتوبوس ها آنجا می ایستاد، دست بچه ها را می گرفتم و پیاده به خانه می بردم.

ایشان افزود: مادر ما می گفت آن موقع خیلی ها به ما حتی سلام هم نمی کردند و از ترس اینکه ما به آنها سلام کنیم به آن طرف خیابان می رفتند.

ایشان افزود: در حالی که پدر ما ، در زمان شاه، مرتب از این زندان به آن زندان و از این بازداشتگاه به آن بازداشتگاه می رفت اما مادر ما حتی برای یک بار هم مردش را سرزنش نکرد.

ایشان افزود: خانواده شاگرد امام صادق(ع) یک خانواده عادی نیست چون خانواده شاگرد امام صادق(ع) یک پناهگاه است . پناهگاه باید تمام تیر و ترکش ها را به خودش بگیرد تا عده ای راحت باشند.

یادگار امام جمعه فقید جهرم در توصیف زهد مرحوم آیت الله حاج سیدحسین آیت اللهی فرمود: آقا از دنیا چیزی را نخواست و همه شما دیده اید که آقا جز این خانه هیچ چیزی نداشت.  

ایشان افزود: به مرحوم حضرت آقا دو خانه دادند. یک خانه را امام خمینی(ره) به او هدیه داد . آقا فرمود که در این شهر بسیج خانه و مکان ندارد . آقا آن خانه را به عزیزان بسیج داد. یک خانه هم مرحوم آقای حاج فرج الله ممتاز به آقا داد. آقا فرمود این شهر حوزه ندارد. آن خانه را به حوزه علمیه داد.

ایشان افزود: شما می دانید که مادر ما از سال 42 که آغاز زندانی های آقا و در به دری های او بود سخت بیمار بود. یک بار مادر ما به آقا نگفت که من بیمار هستم و این خانه هیچ امکاناتی ندارد . هیچ گاه نگفت حالا این 2 تا خانه مجهز لوکس ، به قول امروزی ها لاکچری، که یکی هدیه امام و دیگری هدیه یک فرد مومن است را چرا پس داده ای.

ایشان افزود: اگر آقا می خواست زیر بار این ها برود و در این خانه ها زندگی کند که دیگر نمی توانست از کسی دفاع کند. دیگر نمی توانست از آن بدبخت بیچاره رفتگر شهرداری حمایت کند .

ایشان با اشاره به برخی اخبار مطرح شده در این روزها افزود: امروز درد مملکت ما همین است . ممکن است یک نفر خیلی خوب باشد اما نتواند در مقابل خانواده اش مقاومت کند. چنین شخصی نمی تواند برای مردم هم کار کند. کسی که می خواهد برای مردم کار کند اما برای لباس زن و بچه اش باید بروند از فلان کشور خارجی تهیه کنند خب این نمی تواند برای مردم کار کند. چنین شخصی می خواهد برای مردم چه کند؟ اصلا تو درد مردم را می توانی بچشی؟ مسئولین ما باید درد مردم را بچشند.

ایشان با اشاره به ترور ناجوانمردانه شهید صیاد خدایی در روزهای گذشته افزود : سپاه ما چند روز پیش شهید داد و چهل سال است این مردم برای انقلاب شهید می دهند و چند روز قبل سردار سپاهی را ناجوانمردانه ترور کردند.

ایشان با اشاره به مصاحبه پخش شده با یکی از فرماندهان سپاه از صدا و سیما افزود: چند روز پیش صدا و سیما با سردار میریان رئیس اداره عملیات نیروی زمینی سپاه مصاحبه می کرد . ایشان گله می کرد و می گفت 4000 فرزند مسئولین ما در اروپا و آمریکا زندگی می کنند.

یادگار امام جمعه فقید جهرم با نقد حضور فرزندان مسئولین در کشورهای اروپایی و آمریکا افزود: خب، این مسئول در این مملکت به چه درد می خورد؟ به آن مسئول بگو مردم هوا ندارند نفس بکشند می گوید بچه من که در بهترین نقطه آب و هوایی دارد زندگی می کند. به آن مسئول بگو مردم نمی دانند قیمت امروزشان با قیمت فردایشان چه فرق می کند ، او چه می فهمد در حالی که خانواده اش دارند در بهترین نقطه دنیا زندگی می کنند؟ او درک نمی کند و مثلش مثل آن است که یک نفر دارد دستش در آتش می سوزد و یک نفر هم از دور به او گزارش داده اند که دست فلانی دارد می سوزد. این فرقش از زمین تا آسمان است.

ایشان افزود: اگر آقا زاهد بود ، آن زهد در خانواده اش هم بود. من در شجاعت می گویم همتراز اما در زهد به حدی بود که گاهی اوقات مادر ما اعتراض می کرد و می گفت نه دیگر تا این حد. تا این حد دیگر همه چیز خانه را نده برود. گاهی اوقات چیزی برای خودمان بگذار.

این استاد حوزه افزود: در بحث کفو من نمی خواهم تداعی کنم . ما خاک پای فضه حضرت زهرا(س) هم نیستیم اما تعبیری که پیامبر (ص) به امیرالمومنین(ع) فرمود این بود که کفو حضرت زهراست. کفو یعنی هم گردن . یعنی هیچکدام هیچ چیز از دیگری کم ندارند.

ایشان افزود: حقیقتا اگر آقا هم پناه شما مردم بود. همگردنی داشت کهم ی توانست پناه باشد. زن و بچه ای نداشت که بخواهند برای فلان سیسمونی بچه شان به فلان کشور خارجی بروند.  زن و بچه ای نداشت که بخواهند در بهترین نقطه دنیا آب و هوا عوض کنند. نه، او اگر می خواست از مظلوم ترین مظلوم این شهر دفاع کند، خانواده اش مثل همان ها داشتند زندگی می کردند و حرف نمی زدند. اگر آقا در این شهر آقایی کرد، اگر شما پس از 22 سال یادش را گرامی می دارید، بدانید یک پشت و پناه داشت که باید در شجاعت و زهد این گونه باشد.

ایشان افزود: آقا 40 سال در این شهر برنامه های مختلف در نماز جمعه ، حسینیه ، مسجد صاحب الزمان (عج) و ... با 6 تا بچه قد و نیم قد آن زمان، با یک همسر بیمار و ... داشت آیا یک برنامه آقا در این مدت تعطیل شد؟ آیا یک بار شد آقا بگوید من حالا یک کار خانوادگی دارم ؟ و ... یک جا را بیاورید که این کار را کرده باشد.

یادگار امام جمعه فقید جهرم افزود: مردی که چهل و خورده ای سال با همسرش زندگی کرده ، 2 مرتبه با هم به مسافرت رفته اند که این هم به اصرار ما بچه ها بود که آقا را به مشهد بردیم.

ایشان افزود: یکی از مسئولین از تهران به پیش آقا آمده بود. آقا فرمود کجا بودی؟ گفت باغ . باغ های جهرم خیلی خوب است. فلان باغ . فلان باغ. بعد به آقا گفت مگر شما به باغ های جهرم نمی روید؟ آقا فرمود باغ؟ من باغ بروم؟ پس چه کسی از این کوخ نشین ها حمایت کند؟

ایشان افزود: یک بار بیاورید که این مرد در برابر این همه دعوتی که دوستان عزیز از او می کردند و نسبت به او محبت داشتند به باغ هایشان رفته باشد. آقا نه خودش، نه خانواده اش هیچوقت جایی نرفتند. یک بار نشد دست زن و بچه اش را گرفته باشد بگوید یک باغ خوبی در جهرم هست برویم نفسی بکشیم.

ایشان افزود: پناهگاه باید این دردها را بچشد . این را امام صادق(ع) فرمود که ولایت ما ، اهل بیت، بزرگترین نعمت است. یکی از شئون نعمتشان این است که پناهگاه مردمند و یکی از افتخارات مکتب جعفری این است که امام صادق(ع) فرمود در عصر غیبت امام زمان(عج) یک مشت پناهگاه دمِ دست هستند که دیگر در جامعه بی پناه نباشید تا برای احقاق حقوق مردم مظلوم فریاد بزنند، داد بزنند و به قول شما جهرمی ها قاره بدهند.

ایشان افزود: می گفتند سلاح آقا قاره اش هست . بله، حالا کو آن قاره؟ کو آن داد؟ کو آن فریاد تا صدر تا زیل مملکت را ردیف کند که این چه وضع اقتصادی مملکت است؟

حاج سیدعلی آقا آیت اللهی افزود: در جلسه شورای اداری همان زمان گفته بودند که آقای آیت اللهی غیر از داد زدنش چه دارد؟ بله ، همان داد زدنش حالا کو؟ شاگردان تربیتی امام صادق(ع) در حد خودشان پناهگاه بودند و مرحوم آقا اگر پناهگاه شما بود فقط و فقط به واسطه شریکی بود که در زندگی داشت و او همسر مکرمه اش و مادر ما بود.


برچسب‌ها: شهادت امام صادق, سیدحسین آیت اللهی, فاطمه سادات نسابه, سیدعلی آیت اللهی, سلاله پاکان

کانون فرهنگی سلاله پاکان جهرم...
ما را در سایت کانون فرهنگی سلاله پاکان جهرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : solaleyepakana بازدید : 160 تاريخ : يکشنبه 15 خرداد 1401 ساعت: 15:46