مشروح سخنان حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا حسینی در سالگرد شهدای منا

ساخت وبلاگ

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا حسینی ، شهدای منا، سلاله پاکان

سلاله پاکان : همزمان با شب شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام مجلس عزاداری آنحضرت و مراسم گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان والامقام فاجعه منا از سوی کانون فرهنگی هنری سلاله پاکان و با مشارکت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان جهرم در مرقد مطهر حضرت امامزاده فضل بن موسی(ع) برگزار شد.

در این مراسم معنوی که با حضور باشکوه جمعی از دلباختگان آل الله و مردم شهید دوست و شهیدپرور دارالمومنین جهرم همراه بود حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محمدرضا حسینی، استاد حوزه و کارشناس مذهبی، به سخنرانی پرداختند .

مشروح کامل سخنان ایشان تقدیم به حضورتان می گردد :

الحمدلله رب العالمين باري الخلائق اجمعين ثم الصلاه والسلام علي اشرف الانبیاء والمرسلین سيدنا و نبينا و حبیبنا وطبیب نفوسنا الذی سمّی فی السماء باحمد و فی الارضین بابی القاسم مصطفی محمد و علی اولاده الطیبین الطاهرین المعصومین لا سیّما بقیّة الله الحجّة .

قال الله الحکیم فی قرآنه الکریم . بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ

شب شهادت مظلومانه و غريبانه پيام آور عرصه كربلا، شكافنده علم نبوي، وجود نازنين حضرت امام باقر(ع) است. بدواً در ابتداي مجلس در كنار اين امامزاده لازم التكريم، حضرت فضل بن موسی(ع)، اين مصيبت را به همه مومنين و مومنات، برادران و خواهران ايماني، محبّان اهل بيت عصمت و طهارت علي الخصوص قطب عالم امكان وجود نازنين مهدي فاطمه عجل الله تعالي فرجه الشريف عرض تسليت و تعزيت دارم، ان شاالله كه خداوند متعال به حقّ دعاهاي وجود نازنين امام باقر و به حق آن ناله هاي غريبانه و صبرهاي عظيم حضرت امام باقر (ع) همه اين دست جمع را مشمول عنايت خاصّه خودشان قرار بدهد و ان شاالله به دعاهاي كريمانه امام عصر(عج) همه ما حاجت روا و همه ما عاقبت بخير شويم.

دومين اتفاقي كه اين روزها در جامعه جهاني اسلام اتفاق افتاد و سالهاست دل مسلمان ها، فرق نمي كند شيعه و سني، از اين مصيبت و غم رنج مي برند آن هم كشته شدن تعداد كثيري از عزيزانشان چه در سال گذشته و چه در سال هاي گذشته، مصيبتي كه در سرزمين حجاز و شهر مكه اتفاق افتاد و در نتيجه آن تعداد زيادي از عزيزان و حاجياني كه مهاجراً الي الله بودند به قصد تبيين و توسعه دين حركت كرده بودند مجاهدانه رفته بودند، به شهادت رسيدند توسط كساني كه تمام همّشان و تمام امكاناتشان را گذاشته اند تا نامي از شيعه و حتي نامي از اسلام بر روي زمين باقي نماند، مزدوراني كه ايادي استكبار هستند، خودشان از دست خودشان هيچ چيز ندارند، نقشه هايشان را و حركت هايشان را از ديگران مي گيرند و هر دفعه دست به توطئه جديد مي زنند تا بتوانند جامعه جهاني اسلام را نابود كنند در اصل اينها با هر كسي كه اسم رسول خدا بر زبان مي آورد، هر كسي كه محبّ اهل بيت باشد، هر كسي كه براي اعلا كلمه توحيد قدم بردارد مخالفند و اين ضايعه بزرگ جامعه اسلامي است، غده سرطاني است، كه از دشمنان ديگر بدتر است. وقت نيست در اين قضايا به تحليل هاي سياسي و تحليل هاي ديگر پرداخته بشود. اين مصيبت را هم در ابتداي كار به خانواده همه شهداي صحراي عرفات و منا و سرزمين مكه علي الخصوص خانواده شهيد بهمن زادگان عرض تسليت و تعزيت داريم. اين يك شهيد براي شهر ما كافي است، مشت نشانه خروار است، در خانه اگر كس است يك حرف بس است. همه اين مردم حاضرند جان خودشان را براي اعلي كلمه توحيد فدا كنند چه در اين سرزمين باشد، چه در سوريه باشد، چه در عراق باشد، چه در لبنان باشد، چه در افغانستان باشد، چه در ليبي باشد و چه در عربستان باشد.

ما براي اسلام مرز نمي شناسيم. ما براي اسلام حد نمي شناسيم. هر جا قرار است براي اين دين خوني داده شود اين مردم در صحنه هستند و لحظه اي به دلشان هم شك وارد نمي شود و لحظه اي هم از اين مسير كوتاه نخواهند آمد. ان شاالله خداوند متعال انتقام خون به ناحق ريخته همه شهدا، شهداي عرفات، شهداي منا، شهداي سرزمين حجاز، شهداي مدافع حرم از اين نابكاران ناخلف بگيرد و روز به روز شاهد عزت و سربلندي مسلمين و نابودي كفر باشيم و ان شاالله عَلَم اين پيروزي حق بر باطل همين زودی هاي زود به دست نايب بر حقّ امام زمان، امام خامنه اي، به دست آقامون سپرده بشود صلوات بلندي ختم بفرمائيد.

شب جمعه و شب رحمت است اين كه اين همه اينجا جمع شده اند اين خودش ارزش دارد، اين خودش پيام هم دارد، اينكه مردم خصوصاً جوان ها هنوز مسير انقلاب را مي دانند چيست، مسير اسلام را مي شناسند، هر چقدر دشمن بخواهد دشمني كند ماها عاقل تر مي شويم، ماها بصيرتر مي شويم، ماها نسبت به حقّمان مستحكم تر و در مبارزه مان قوي تر خواهيم شد. در دو آيه اي كه از سوره مباركه آل عمران، آيه 96 و آيه 97 ، خدمت شما بزرگواران در ابتداي مجلس خواندم چند نكته و چند تا برداشت در نكات تفسيري خدمتتان عرض مي كنم.

اگر از همه اهل علم و اهل دين سوال بپرسيم، البته من اول هم يك عذرخواهي بكنم خدمت استاد بزرگوارمان جناب آقاي رفيعي بايد ما را ببخشند امشب مهمانشان هستيم بي ادبي شد در اول مجلس ان شاالله خداوند حاج آقاي رفيعي را اينجا ثابت قدم بدارد و اين جماعت روز به روز پر بركت تر باشد يك صلواتي ختم بفرمائيد.

به استناد اين آيه قرآن و سيره انبياء و اولياي الهي اولين خانه اي كه براي عبادت به صورت عمومی روي زمين بنا شد و انسان ها را به سمت خودش فرا خوانده است كعبه است. هيچ شكي در اين وجود ندارد. قرآن هم روي اين مسأله تصريع مي كند "إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ" اولين خانه اي كه براي عبادت بنا شده است کعبه است.

حال سوال پيش مي آيد آيا خانه كعبه اولين خانه روي زمين بوده است؟ اين اثباتش سخت است، حتي از اين آيه هم فهميده نمي شود علامه بزرگوار علامه طباطبايي، علامه جوادي آملي و حتي بسياري ديگر از مفسّرين مي گويند اين كه اولين خانه بوده است نيست ولي اولين خانه براي عبادت اين خانه است كه نه قبلش خانه اي بوده است و نه ديگر خانه اي براي عبادت ساخته خواهد شد. اين يك مطلب.

 مطلب بعد كه در اين آيه برداشت مي شود اين است كه اولين سرزميني كه براي عبادت و به نفع عبادت ساخته شده و در زمين به عنوان عبادتگاه نام گر فته شده شهر مكه است. امروزه دانشمندان علم جغرافيا تحقيقات جالبي دارند و اين بايد كليپش را نشان بدهيم چون گفتنش خيلي سخت مي شود. اين ها آمده اند بررسي كرده اند كه چرا خداوند متعال همه بشريت را براي هدايت به مكه دعوت كرده است. مكه چه سرزميني است و اين چه ويژگي هايي دارد؟ آمده اند كار عملي كرده اند، بررسي تحقيقاتي جغرافيايي كرده اند، يك مطالب جالبي به دست آورده اند. اگر در صفحات اينترنت جستجو كنيد پيدا مي كنيد كه چرا اين اتفاق افتاده و چه ويژگي هايي در آن وجود دارد. اين هم يك مسأله.

پس اولين سرزميني كه براي عبادت وضع شد مكه است برای آنکه هم هدايتي در آن باشد و هم همه انسان ها را، فرقي نمي كند مسلمان باشد يا غير مسلمان، وارد به اين هدايت بكند. نشانه هایی هم براي آن قرار دارد. فرمود: اين سرزمين چند تا نشانه دارد.

اولین نشانهاین سرزمین مقام ابراهيم است. مقام ابراهيم چيست؟ يك سنگي است كه جاي پاي حضرت ابراهيم روي آن قرار دارد. حال چرا جاي پاي حضرت روي اين سنگ قرار دارد اين هم داستان خاص خودش را دارد. موقعي كه ديوارهاي خانه كعبه را مي ساختند، داربست كه نبسته بودند، معجزه حضرت ابراهيم اين  بود كه روي اين سنگ ايستاد. اين سنگ به اذن الله بلند مي شد حضرت سنگ را مي گذاشت و پایین مي آمد و اين شد مقام ابراهيم كه بايد پشت اين مقام نماز خوانده بشود. فرمود: يكي از نشانه هاي اين سرزمين مقام ابراهيم است. فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ.

دومين نشانه اي كه در اين شهر وجود دارد خداوند متعال فرمود: "وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا". هر كسی وارد اين سرزمين بشود امنيت دارد. حتماً يك عده اي مي پرسند پس امنيتش کجاست؟ چرا الان امنيت ندارد؟ مشكل از كجاست؟ چرا آيه قرآن اينجا امنيت را تصريح كرد اما الان چيز ديگري دارد اتفاق مي افتد؟ اين را هم خدمتتان عرض خواهيم كرد.

مطلب بعدي كه در اين آيه وجود دارد، بايد به آن توجه بكنيم اين است كه هرگز بیت المقدس بعد از مكه نبوده است بلكه اول سرزمين مكه و خانه كعبه بوده است حتي قبل از بيت المقدس. از آن طرف مكه غير از آنكه محل عبادت بود محل طواف هم بوده است امام بيت المقدس فقط براي عبادت بوده است. اين كليات اين آيه بود اما چند تا كلمه است كه بايد با هم در مورد آن ها گفتگو كنيم.

اول مي فرمايد كه إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ یعنی اولين بيت. چرا خداوند از آن به عنوان بيت تعبير كرده است و كلمه ديگري نياورده است جاي حرف دارد. بيت يعني جايي كه انسان در آن بيتوته شبانه مي كند. سوالی که مطرح است آن است که مگر در خانه كعبه شب ها مي خوابيدند كه خدا فرمود اينجا بيت است؟ حضرت آيه الله جوادي آملي قشنگ جواب مي دهد مي فرمايد از اين جهت به خانه كعبه بيت مي گويند كه تمام اتفاقات مهم عبادي عالم در شب اتفاق افتاده است. نزول قرآن در شب بوده است، معراج پيامبر در شب بوده است، خيلي از اتفاقات ديگر در شب اتفاق افتاده است، به همين خاطر به اين خانه بيت مي گويند. اولين محل عبادي، اولين جايي كه براي عبادت ساخته شده است. اين يك مسأله.

مسئله ديگري که در باب بيت وجود دارد اين است كه اين بيت از يك طرف به خدا وصل است چون فرمود: «وطهّراً بيتي» فرمود: مردم! بايد اين خانه كعبه را شما پاكش كنيد. اين خانه پاك است «و طهّراً بيتي» و از جهتي به مردم وصل شده است. تعبير به بيت شده است چون محل سكونت شما و محل عبادت شماست. لذا خانه كعبه شرافتش را از خدا گرفته است و هر كس هم كه در اين مقام حضور پيدا مي كند نيز شريف مي شود. شرافتش از خودش نيست لذا فرمود: تطهّرا بيتي. اين خانه پاك است شما هم بايد اين خانه را پاك كنيد. آيا براي پاك سازي مكه و پاك سازي كعبه جهان اسلام اقدامي انجام داده است؟ آيا چندين ميليارد مسلماني كه در دنيا وجود دارند هنوز دغدغه اولشان اين نشده است كه ام القراي جهان اسلام را از لوث پليدي ها پاك بكنند؟ موقعي كه فتح مكه اتفاق افتاد مكه بدون خونريزي فتح شد امروز هم همين سنت و سيره رسول خدا بايد اجرا بشود. شما برويد داستان فتح مكه را، كه خيلي مفصل است، بخوانيد. رسول خدا چه طوري نيرو جمع كرد؟ چه طور نيروچيني كرد؟ چه طور آنها را آرايش نظامي داد؟ با چه شكلي كه وقتي دشمن اين صحنه را ديد ته دلش خالي شد و مكه را تسليم كردند. امروز هم اگر قرار است مكه به دست مسلمانان بيفتد، اگر حضرت آيت الله مكارم شيرازي صداي دغدغه شان بلند مي شود و در درس خارج صحبت مي كنند و مي گويند بايد اساسنامه اي طراحي بكنيم كه مكه بدست چه كسي اداره شود و مديريت مكه بر چه قانوني باشد، چرا اداره آن دست يك گروه خاصي باشد؟، بايد تمام جهان اسلام روي اين مسأله حرف بزنند و... دارد صداي طبل فتح مكه دوباره شنيده مي شود. اين اتفاق بايد بيفتد، هيچ سپاهي نبايد در آن باشد بلکه همه بايد مردم عادي بيايند. آنهايي كه دل در گرو خداوند دارند بيايند، با هدف هم بيايند نه با هدف انتقام. وقتي مي خواستند خانه كعبه را فتح كنند يك عده بلند شدند گفتند اليوم يوم الانتقام. رسول خدا پيام فرستاد فرمود: جلوشان را بگيريد اليوم يوم المرحمه. اين سيره نبوی است. ما مي خواهيم يك مشت فريب خورده را در هيمه انقلاب و در هيمه اسلام وارد كنيم. فرمود: هر كه زير اين عَلَم آمد كه هيچ اما هر كس زير اين علم نيايد كشته مي شود. فتح مكه نبايد با گلوله و خمپاره باشد. اينجا حرم امن است ما هم نبايد اين كار را بكنيم. وجود نازنين ابي عبدالله الحسين (ع) توي عرفات رفتند. بعضي ها مي گويند حضرت ابي عبدالله حجّش را ناتمام گذاشت. در صورتي كه امام حسين اصلاً نيتي براي حج تمتع نكرده بود. مگر مي شود حج تمتع را بشكنيم؟ به چه دليلي؟ نمي شود مگر ظرف است كه آن را بشكنيم. اصلاً امام حسین حجّي نيت نكرد و فقط عمره مفرده بود. عرض كرد آقا از مكه مي رويد؟ فرمود اينجا حرمت دارد به دست ما نبايد حرمت آن شكسته بشود. اين هم يك مسئله ديگر.

مسئله ديگري كه در بحث بيت وجود دارد اين است كه اين بيت را خداوند فرمود" بِبَكَّةَ مُبَارَكًا". بَكَّةَ يعني جايي كه آب جمع مي شود و ازدحام پيدا مي كند و از كنارش طراوت بوجود مي آيد.

يك معناي ديگر هم براي بَكَّةَ گفته اند كه به اينجا گفته اند بَكَّةَ چون هر كسي در اينجا قلدري كرد، هر كسي در اينجا گردن كشي كرد، هر كسي در اينجا سركشي كرد خدا گردنش را خواهد شكست. تا كي؟ ابن زياد چند سال در مكه ماند؟ خدا سنت استدراج دارد یعنی مهلت مي دهد بعد با خواري آنها را مي كشد، با ذلت آنها را بيرون مي كند. مي خواهد ببيند چقدر اينها پيش مي روند، اين سنت استدراج است. فرمود در اين سرزمين هر كه آمد قطعاً گردنش خُرد مي شود. بعد فرمود به اينجا مي گويند بِبَكَّةَ مُبَارَكًا یعنی به اينجا سرزمين مبارك مي گويند چرا؟ اصلاً خود كلمه مبارك يعني چه؟ بركت به چه معناست؟ بركت يعني چيزي كه سهمي از دوام داشته باشد.

در ادبيات عرب به سينه مي گويند بَرَك. چون محل  اسرار الهي است. خدا مبارك است چون خيرش دوام و استمرار دارد و وقتي خدا به كسي خير بدهد از بين نخواهد رفت. به اين سرزمين مبارك مي گويند چون اين سرزمين پابرجاست ولو اينكه يك عده اي بخواهد در آن براي مدتي حضور پيدا بكنند بركت اين سرزمين برداشته نمي شود و از بين نخواهد رفت.

مطلب ديگري كه در آخر آيه به آن اشاره شده است آن است كه هُدًى لِلْعَالَمِينَ. اين سرزمين سرزميني است كه هر كس درونش بيايد هدايت مي شود. لِلْعَالَمِينَ يعني براي همه. امروز دشمن شده اند با اين سرزمين و نمي گذارند انسان ها در اين سرزمين هدايت پيدا كنند چون مي دانند اگر اين اتفاق افتاد ديگر كسي دنباله رو آنان نخواهد بود.

يك نكته مي گويم و سريع رد مي شوم القاعده كه راه افتاد سه دوران طي كرده است. دوران اول القاعده، بن علي بود و گروهي كه دنباله رو آن بودند. دوران دوم القاعده كساني بودند كه در افغانستان شروع به كار كردن کردند. اينها نسل دوم القاعده بودند. نسل سوم القاعده كساني هستند كه امروزه تحت نام تكفيري، داعشي، النصره و ديگر گروه ها كه به هفتاد گروه رسيده اند دارند فعاليت مي كنند.    

مي خواهم چه بگويم؟  نسل سوم القاعده اينها آمدند رفتند در مدارس و مساجدي كه طالبان در جاهاي مختلف دنيا ساخته بودند تحت نظر آنان تعليم داده شدند، توسط نيروهاي آمريكايي و انگليسي رصد شدند و به اينها ميدان داده شد و عرصه را بر اينها باز كردند. وزير جنگ اسبق آمريكا چند سال پيش براي بازديدي در عراق حضور پيدا كرده بود. در يك مصاحبه خبري كه از او گرفتند به او گفتند ماحصل اين بازديد و ديدار شما از عراق چي هست؟ يك جمله گفت. گفت ما منطقه خاورميانه را به يك جنگ داخلي سي ساله اي وارد خواهيم كرد، الان شش سال از آن گذشته است، گفتند چرا اين كار را مي خواهيد بكنيد؟ گفت تئورسين هاي ما بررسي كرده اند كه اگر ما مي خواهيم تمام دنيا را تصرف كنيم اول بايد جهان اسلام را خُرد بكنيم. اگر جهان اسلام وسعت داشته باشد، اگر در جهان اسلام كشور بزرگي وجود داشته باشد كه مردمانش قدرتمند بشوند ما نمي توانيم دنيا را تصرف كنيم. ديگر گروه ها، ديگر دولت ها، ديگر حزب ها هيچ قدرتي ندارند و تنها گروهي كه با انگيزه در دنيا زندگي مي كنند مسلمان ها هستند. ما ميخواهيم مسلمان ها را از بين ببريم. لذا آنها نشستند نقشه كشيدند و خاورميانه را به شكل دیگری تقسيم كردند. مثلاً گفتند ايران را اینگونه تقسيم مي كنيم که جنوبي ترين قسمت ايران را مي كنيم كشور الاهوازيه عربستان، قسمت بالا را مي دهيم دست ترك ها و يك كشور ترك درست مي كنيم. كُردها را يك كشور كُرد درست مي كنيم. بلوچ ها را كشور فری بلوچستان درست مي كنيم يعني بلوچستان آزاد. حتي گفتند يك استان هم درست مي كنيم به عنوان استان ايلات و عشاير كه استان فارس هست. اين نقشه را كشيدند. ديگر چيزي از اين مركز نخواهد ماند. يك قسمت را مي دهيم به آذربايجان، يك قسمت را هم مي دهيم به تركمنستان و كويري ترين جا را مي دهيم دست مسلمانان سني. بعد به آنان گفتند چرا اين قسمت را دست مسلمانان سني مي دهيد؟ گفتند كشور الاهوازيه را به دست شیعه ها مي دهيم. داستان چي هست؟ گفتند يك كشور شيعه نشين ثروتمند درست مي كنيم كه نفت دارند و در كنارش يك كشور از اهل سنت درست مي كنيم كه هيچ چيزي ندارند و آن منطقه بياباني است لذا اين هايي كه هيچ چيز ندارند به جان شيعه ها مي افتند و چون مي خواهند امكانات آنان را بگيرند و براي خود خرج كنند چون چيزي ندارند، قدرت ندارند،  فقط پول مي دهند و از ما اسلحه و تسليحات مي گيرند و از ما كمك مي گيرند. ما هر دو طرف را مي گيريم و كار خودمان را مي كنيم. بعد مي آييم سراغ عربستان، بعد مي آييم سراغ يمن، بعد مي آييم سراغ سوريه، بعد مي رويم سراغ ليبي و ... همه اين ها در نقشه هايي كه براي خاورميانه كشيده اند تا آخر مشخص شده است. الان همن همين اتفاق دارد مي افتد. بعضي از چيزهايش خيلي تخصصي مي شود و وقت نمي شود روي منبر بگوئيم. اينها نقشه اين سرزمين مكه است.

 عراق را چطوري تقسيم كردند؟ گفتند كربلا و نجف و جنوب عراق دست شيعه ها باشد چون جنوب عراق هميشه مستضعف بوده است، و كساني كه رفته اند كربلا مي دانند. شمال عراق را به دست مسيحي ها و گروه هاي مختلفي كه وجود دارند سپرده مي شود، يك قسمت هم دست كُردها باشد. تقسيم بندي كردند و گفتند نجف و كربلا در جنوب، كاظمين در مرز كشورهاي سني و شيعه براي درگيري و سامرا وسط قلب كُردها باشد.

اين مطالب سندهايش موجود است و شما مي توانيد نقشه هاي آن را در اينترنت ببينيد كه به نام تقسيم بندي هاي جديد خاورميانه ثبت شده است. اينها گفتند چگونه ما مي توانيم شهر مكه را خالي بكنيم؟ اين نقشه را 30 سال پيش كشيده اند. تمام اين اتفاقاتي كه مي افتد دارند همان نقشه را پيش مي برند. اينكه مقام معظم رهبري برگشتند و فرمودند ما خاورميانه داريم و چيزي به نام جنوب غرب آسيا نداريم يعني اين. اينجا خاورميانه است كه اينها حتي اسمش را جنوب غرب آسيا گذاشته اند. دارند بررسي و كار مي كنند. بعد ما را مشغول كردند به يك سري كارها كه از اين ها دور بشويم. بعد جنگ قوميتي راه مي اندازند. اين دو تا قوم بايد با هم دعوايشا بشود. نبايد آرامش داشته باشند. بعد جنگ قبيله اي راه مي اندازند، جنگ طايفه اي راه مي اندازند. اين طايفه را به جان آن طايفه بيندازند. بعد جنگ مذهبي راه مي اندازند، اين ها همه اش گفته شده است.

مكه هُدًى لِلْعَالَمِينَ است. شما تعبيرات مقام معظم رهبري را ببينيد فرمودند سرزميني كه براي هدايت است. همه در آنجا در امنيت هستند. بعد متن اول سخنان مقام معظم رهبري را ببينيد اشاره به همين مطلب دارد. اين ها نمي خواهند آن هدايت اتفاق بيفتد. اين هدايت سرزمين مكه از زمان ساخت كعبه بوده است تا زماني كه خاتم الانبيا حضرت محمد (ص) دعوتش را از اينجا شروع كرد و وجود نازنين حضرت خاتم الاوصياء حضرت مهدي فاطمه عجل الله تعالي فرجه الشريف از همين سرزمين دعوتش را مجدداً شروع مي كند.

 يك تصور زشت بعضي وقت ها در ذهن ما شكل داده اند. مي گويند بايد مكه و مدينه را بگذاريم خرابه باقي بماند تا امام زمان بيايد و آن را درست كنيم. اين تفكر زشتي است بايد مكه و مدينه قبل از ظهور براي امام زمان آماده بشود. بايد امت اسلام متحد بشوند. بي كفايتي دولت عربستان دليل اين نيست كه اينها قدرتش را ندارند، خير، بلكه آنها دارند نقشه هاي استكبار جهاني را در منطقه پياده مي كنند. با اين كار و اين تفكر دارند كار مي كنند و گرنه بلد هستند كه كار بكنند تا ديگران را به كشتار بكشانند و به قتل عام بكشانند.

 طولاني نكنم بحثم را. به مكه مي گويند كعبه چون چون اعظم بركات در آنجا وجود دارد. اين هم يك مطلب كه بايد به آن پرداخته مي شد كه گفته شد.

 بعد در ادامه خداوند متعال مي فرمايد: كه اين سرزمين امنيت دارد. هم امنيت تكويني دارد هم امنيت تشريعي دارد. يعني خداوند متعال به دعاي حضرت ابراهيم اين سرزمين را امن قرار داد.حضرت ابراهیم فرمود خدايا اين سرزمين سرزمين امني باشد. به دعاي حضرت ابراهيمم اين سرزمين امن است. اين امن بودن بدان معنا نيست كه در اين سرزمين جنگ رخ نمي دهد، سيل نمي آيد، بلكه چندين بار خانه كعبه خراب شده است، سيل آمده، طوفان آمده، باران آمده.

نه امن به اين معنا نيست. فرمودند اين كه اينجا امن است يعني امن از گرسنگي و تشنگي است. آيه قرآن هم در اين زمينه داريم. اما اين امنيت تكويني اش هست. امنيت تشريعي هم دارد. در اين سرزمين كسي نمي تواند از يك موريانه لباسش را بردارد چون جريمه دارد. خار را نمي توانيد بشكنيد و جريمه دارد، حتي در روايت داريم كه حضرت امام صادق (ع) فرمودند اگر يك نفر جاني فرار كرد و در شهر مكه آمد تا زماني كه در شهر مكه هست نمي توانيم با آن بجنگيم چرا كه اينجا يك شهر امن است. گفتند آقا چكار كنيم؟ فرمود بايد بهش آنقدرغذا ندهيم تا تسليم شود اما حق نداريد او را در محدوده حرم بگيريد و خارج از اين محدوده آزاد است. اين هم وضع تشريعي آن.

 الان چرا اين سرزمين امن نيست؟ دو تا سوره در قرآن كريم داریم كه چند تا آيه دارد که آيات آن اين است و همه شما آن را مي دانيد و بلد هستيد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينِينَ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ. خدا قسم مي خورد به چه؟ قسم به انجير، قسم به زيتون، قسم به كوه طور و قسم به شهر امين.

 يك سوال خيلي مهم است و آن اينكه بين انجير، زيتون، كوه طور و سرزمين مكه كه محل امن است چه ارتباطي وجود دارد؟ قيمت انجير و زيتون و كوه طور و شهر مكه يكي هست؟ ارزشش يكي هست؟ چرا وقتي خدا مي خواهد به شهر مكه قسم بخورد قبلش اسم انجير و زيتون مي آورد؟ حالا مي گوييم كوه طور يك سرزمين است، آن دو تا كه گياه هستند خدا دارد چه چيزي را دنبال مي كند؟ اين قرآن اسرار دارد، رموز دارد. رموزش هم در خود قرآن است. سوال چي بود؟ چرا شهر مكه امن نيست؟ چرا الان در شهر مكه امنيت نيست؟ امروز اين سوال خيلي هاست. بعضي ها هستند از انجير و زيتون بدنشان مي آيد. در اين جمع هستند كساني كه از زيتون بدشان مي آيد و حتي روغن زيتون هم نمي خورند. خيلي از ماها كوه طور نرفته اند و خيلي از ماها آن را اصلاً نمي بينيم. خيلي از ماها حتي مكه را هم نمي بينيم. پس چه ارتباطي بين اين ها مي تواند وجود داشته باشد؟ دو آيه ديگر در قرآن داريم كه اين قسمت را توضيح مي دهد و علامه طباطبايي اين ها را به هم مي چسباند و با هم بيان مي كند. خداوند در جاي ديگر مي فرمايد. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ. اي پيامبر! من به اين خانه كعبه به اين سرزمين مكه به اين بلد، نه به اين مدينه، كه تو در آن نباشي قسم نمي خورم. حالا آيات را با هم جمع كنيم سرزميني كه درون آن سرزمين سيره نبوي نباشد، سيره علوي نباشد، روش رسول خدا نباشد، ارزشش به اندازه انجير و زيتون هم نيست. سرزمين آنجا به اندازه كوه طور هم قيمت ندارد. لذا اين شهر امن نخواهد بود. چه زمانی اين سرزمين امن مي شود؟ در فتح مكه رسول خدا به مردم نشان نشان داد كه سرزمين مكه اگر با حضور رسول خدا باشد سرزمين امن می شود و مي شود اليوم يوم المرحمه. اما اگر سيره نبوي نباشد اين سرزمين با كوه طور فرقي نمي كند. كساني هم كه اين مطلب را نفهمند ارزششان، ثوابشان و پاداششان يا انجير است يا زيتون. چرا الان شهر مكه امن نيست؟ چون در آنجا سيره رسول خدا اجرا نمي شود. چه كسي بايد آن را اجرا بكند؟ امت اسلامي. بايد همه بلند بشويم لذا وحدت به عنوان شرط اول هست.

 اين نكات تفسيري بود اما گفتيم چند برداشت هم از آن بكنيم. برداشت اول را گفتيم چرا اين سرزمين مكه امن نيست؟ این سرزمین برای امت اسلام، نه تنها براي شيعه بلکه حتی براي سني، نيز امن نيست.

حتي اين هايي كه امروز در سرزمين مكه هستند معلوم نيست اين ها براي آنان دوباره چه خوابی ديده اند. لذا حضرت آقا، مقام معظم رهبري، فرمودند براي سلامتيشان دعا كنيد. نذر كنيد تا اتفاق ديگري نيفتد. امروز شيعه هاي لبنان آنجا هستند، شيعه هاي عراق آنجا هستند، شيعه هاي افغانستان و پاكستان آنجا هستند، شيعه هاي ليبي آنجا هستند. داعش به عربستان دستور داده بود که نيروهاي حشد الشعبي كه به مکه آمده اند را دستگير كند و برگرداند. چند روز ديگر كه روز برائت است معلوم مي شود كه اين ها مجددا چه خوابي براي مسلمانان در سرزمين مكه كشيده اند. اين يك مسأله هست كه مكه ديگر نه براي شيعه امن است نه براي اهل سنت. اگر قرار است امنيتي در اين سرزمين اتفاق بيفتد به هر طريقي بايد باشد؟ حضرت آقا فرمودند: بايستي امت اسلام با هم متحد بشوند. يك جمله حضرت آقا دارد كه عين جمله را من نوشته ام فرمودند: اگر امروز امت اسلامي و كشورهاي مسلمان كوتاهي در وظيفه انجام دهند در آينده با مشكلات سخت تري مواجه خواهند شد. چه طوري امنيت اتفاق مي افتد؟ بايد امت اسلام با هم متحد باشند. از خواب شب برايمان مهم تر باشد، از خوراك شب برايمان مهم تر باشد و اين مسأله بايد براي ما دغدغه بشود.

 الان اگر گفتيد امن ترين جا در خاورميانه در اين چهار پنج سال اخير كجاست؟ با اجازه همه امن ترين جا فعلاً اسرائيل است چون در اين پنج سال گذشته حتي يك موشك هم به اسرائيل نخورده است.

برويد تحقيق بكنيد. منطقه را ناامن كرده اند. ايران را دارند به ناامني مي كشند. چند روز پيش دوباره در كردستان نيروهاي داعشي را گرفته بودند، چقدر از جوانان اين شهر و كشور الان در درگيري با تكفيري ها هستند؟ در اين پنج سال آنها بررسي كرده اند و خودشان گفتند كه حتي يك موشك هم از حزب الله لبنان به آنجا نخورده است. چرا؟ چون تمام نيروهاي حزب الله در مقابل داعش دارند مي جنگند. تمام اين ها را طراحي كرده اند تا امنيت اين سرزميني را كه خودشان مي گويند ما مي خواهيم چنان سرزميني را درست بكنيم را تأمين بكنند.

 گفته اند بايد همه اين كشورها ناامن بشود آنوقت يك عده اي نادان بلند مي شوند مي گويند چرا ما بلند مي شويم و داريم در آن طرف مي جنگيم؟ وقت نيست باز هم چيزهاي ديگر را بگويم و ما در يك امتحان سخت اين روزگار را مي گذرانيم. امير المومنين (ع) فرمودند: آخر الزمان " وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً" امتحان مي شويد، در بلا مي افتيد، به سختي كشيده مي شويد. بايد خالصين افراد براي امام زمان بمانند. پاك ترين افراد در لشكر امام زمان بمانند. آنها مي دانند كه اين سرزمين قرار است قدوم امام زمان را در داخل خود قرار بدهد.

لذا ذره به ذره اش را دارند ناامن مي كنند به اين خيال كه اين مي ماند و امام زمان ديرتر مي آيد. آقاي فوكوياما برگشت گفت ما مي دانيم، يقين داريم، بررسي كرده ايم كه عاقبت اين دنيا مال شيعه است. ما دنبال اين هستيم كه يك روز اينها ديرتر حاكم دنيا شوند. براي يك روز ديرتر حاكم دنيا شدن شيعه حاضرند دنيا را به آتش بكشند. دارند وقت مي گذارند و براي ما خواب ديده اند. حضرت آقا فرمودند: اين حادثه مدهش منا نبايد فراموش بشود چرا كه اگر فراموش شد آنها جَري مي شوند. مي گويند ديديد عزيزانشان را در بهترين سرزميني كه خودشان ادعا مي كردند كشتيم اما صدايشان هم بيرون نيامد. امروز تمام كشورهايي كه به سمت سرزمين مكه نيرو مي فرستند را به جنگ كشيده اند تا حادثه منا از يادشان برود. آنها مي دانند چه آشي پخته اند و چه كاري دارند مي كنند. اين حضور شما لبيك به تمام حاجياني است كه آن روز به شهادت رسيدند و امنيت اين خانه به دو صورت به دست مي آيد يكی شكر و ديگري عدم كفران. شكر نعمت ها را به جاي آوردن و كفران نعمت نكردن.

جنايت هايي كه امروز آل سعود در عربستان مرتكب شد حتي در جاهليت هم اتفاق نيفتاده است. در زمان جاهلیت يك عده سقا بودند، يك عده كليد دار بودند، يك عده غذا درست مي كردند و به استقبال حاجيان مي رفتند اما اين ها با دستبندهاي ردياب، با انگشت نگاري، در بدترين وضعيت ها دارند به تعبير حضرت آقا به استقابل مضيف الرحمن مي روند. اينها حتي از آن جاهل هاي عصر جاهليت عربستان هم بدتر هستند. آنها احترام مي گذاشتند اما اين ها احترام هم نمي گذارند.

 شايد سرّ اين مطالب فهميده بشود بعضي از اهل معنا و اهل معرفت مي گويند شهادت امام باقر(ع) دروازه و طليعه ماه محرم است. امام باقر(ع) در آن آخرين عرفه ابي عبداالله(ع) با ابي عبداالله الحسین (ع) بودند. پنجاه و چهار سال مي آمد در صحراي عرفات و به ياد آن روزهايي مي افتاد كه ابي عبدالله الحسين با چه حالي اشك ريخت و دعاي عرفه خواند.

 وجود نازنين امام صادق(ع) کنار بستر پدر حاضر شد. امام باقر(ع) به سم هشام مسموم شده بود. همه واقعه شهادت اهل بيت را كه مشاهده مي كنيم پسر به بالين پدر زانو زده سر پدر را به سينه گرفته و نجوا كرده است. امام باقر (ع) فرمودند: پسرم چند تا وصيت دارم. اولين وصيت من اين است كه تا ده سال بعد از من در ايام حج در سرزمين منا براي مصيبت و غم هاي من گريه كنيد. آقا جان كدام مصيبت و غم هاي شما اينقدر داغ داشت؟ يكي ديگر از وصيت هاي امام باقر (ع) اين بود فرمود پسرم در اسلام رسم است، سنت است، آيين است، هر قطعه اي از بدن كسي جدا شد اگر بعد از خاكسپاري اش هم بود بايد بيايند خاكش كنند. مي بينيم بعضي ها دلشان رفت كربلا. فرمود: باباجان! دو تا از دندان هايم شكسته شده بود اين ها را گذاشته ام همراه من خاك كنيد. نمي دانم چه حالي داشت آن لحظه اي كه امام صادق (ع) بدن بابا را خاك کرد. وارد قبر شد صورت روي خاك قبر گذاشت. بدن را خاك كردند آن دو تا دندان نازنين امام باقر را هم خاك كرد. اما حال امام صادق خيلي منقلب بود. آقا جان شما فقط دو تا دندان را خاك كردي امان از دل امام سجاد (ع). روز سوم بالاي سر باباي نازنينش آمد. يك نگاه به اين بدن ارباً اربا كرد. من سر اين آقا را از كجا بياورم؟ آقا امام سجاد داخل قبر شد. ديدند رفته داخل اين قبر به جاي اينكه صورت بابا را روي خاك بگذارد صورت خودش را بر خاك گذاشت لب هايش را گذاشته به رگهاي بريده بابا ديدند اين حال امام سجاد است، هر جاي اين مجلس نشسته ايد و دلتان به مدينه و كربلا رفته است،  امام حسين را صدا بزنيد. حسين...       

 

لعن الله علی آل سعود، اداره فرهنگ و ارشاد جهرم، سلاله پاکان

 

 

کانون فرهنگی سلاله پاکان جهرم...
ما را در سایت کانون فرهنگی سلاله پاکان جهرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : solaleyepakana بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 0:38